چشم ، دل ، سینه و یا کاسه ی سر می خواهی؟
گیر و بردار زمن هرچی قدر می خواهی
من درین عشق به نابودی خود شرط زدم
تو ازین عشق مگر چیز دیگر می خواهی؟
یا تو انطور که گفته ست، نوازش عشق است
از جگر خونی من طعم شکر می خواهی؟
من ترا دوست ندارم که نوازش بدهم
من ترا می کشم از عشق اگر می خواهی
سلام وبلاگ خوبی دارید.
یک سیستم کسب درآمد جدید می خوام بهتون معرفی کنم که سقف پرداخت نداره .
یعنی اینکه 15 هر ماه هر چقدر کلیک داشته باشید پرداخت میکنه حتی اگر فقط 1000 تومان باشه.
لینکش هم تو قسمت آدرس وب گذاشتم .
سلام
خوبی ؟
باحال بود
.
وبلاگ منم آپدیته
با عکس هایی از بانو سوسانو و بانو سویا و بانو یوها و بانو یومیول و تمام بانوهای جومونگ :d
خیلی خفن و جالبه!!!
حتما بیای ،من منتظرم
به اینجا هم یه سری بزن
http://www.iranpix.blogfa.com/post-67.aspx
من در این عشق به نابودی خود شرط زدم
تو ازین عشق مگر چیز دیگر می خواهی؟
هم اکنون می خواهم لذت ببرم و حس درون این غزل را با خودم مرور کنم.
من در این عشق به نابودی خود شرط زدم
تو ازین عشق مگر چیزی دیگر می خواهی ؟
سلام به آقای غرجی
نه شرط نزن که یکبار نبازی
عالی بود
من شما را لینک کردم اگر خاستی مرا هم لینک کن
شادزی
غزل
سلام عزیز
من شمارا با اجازه شما در پیوند وبلاگم اظافه کردم. شما دل تان. غزلهای قشنگت قشنگتر باد.
من درین عشق به نابودی خود شرط زدم
تو ازین عشق مگر چیز دیگر می خواهی؟
یا تو انطور که گفته ست، نوازش عشق است
از جگر خونی من طعم شکر می خواهی؟
عالیست موفق باشید و سراینده خوب