شعرهای از نفس افتاده

شعر جدی را کسی می گوید که کارش شعر است. ادرسش شعر است و همینطوری کارش فرق می کند. من از سر غریزه می نویسم

شعرهای از نفس افتاده

شعر جدی را کسی می گوید که کارش شعر است. ادرسش شعر است و همینطوری کارش فرق می کند. من از سر غریزه می نویسم

به استقبال روز عشاق

    برای رویایم؛


گاه طوری است که دنیا بد و گاهی خوب است

بد اگر از سر عشق است ٬ نیزش زیباست

وقتی چشمان تو در دور وبرم می گردند

زندگی در بر من با همه چیزش زیباست