شعرهای از نفس افتاده

شعر جدی را کسی می گوید که کارش شعر است. ادرسش شعر است و همینطوری کارش فرق می کند. من از سر غریزه می نویسم

شعرهای از نفس افتاده

شعر جدی را کسی می گوید که کارش شعر است. ادرسش شعر است و همینطوری کارش فرق می کند. من از سر غریزه می نویسم

رویا

 

نقش تو ادم است ٬ نهانت فرشته است
یا که خدا ترا به دل خود سرشته است  

 

یا که خدا تمام خیالات خوب را
رویای ساخته است و نام تو هشته است 

 

خوشبختم اینکه با تو به یک راه می روم
ممنون سرنوشتی که باهم نبشته است 

 

رویایی  

سالروز تولدت مبارک!